درس 13 عزت نفس کلاس سوم

دروس دین و زندگی متوسطه دوم

درس 13 عزت نفس کلاس سوم


درس 13        عزّت نفس

١٥٦اكنون كه خداوند با فرستادن پيامبران و راهنمايی پيشوايان، ما را به پيروی از دين خود دعوت كرده و رسيدن به سعادت را در گرو پيمودن اين راه قرار داده است، بار ديگر عهد وپيمان خود با خدا را به خاطر می آوريم و با اعلام سپاس به پيشگاه او، پيمان گذشته را تجديد می كنيم و با تصميمی محكم تر به راه ادامه می دهيم.

اكنون جای طرح اين سؤال است:

 تأثير عزت نفس برعهد و عزم و تصميم چگونه است؟ آيا با تقويت عزت نفس می توانيم عزم خود را برای دوری از گناه محكم تر كنيم؟

        وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً      اسراء 70

        وهمانا فرزندان  آدم  را گرامي  داشتيم  و آنان  را در خشكي  و دريا برمركب ها حمل  كرديم  و از چيزهاي  پاكيزه  روزي شان  داديم  و آنان  را بربسياري  از آفريده هاي  خود برتري  كامل  داديم .

        لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ           یونس 26

        براى آنان كه نيكى كنند، پاداشى نيكوترازنظر كيفى و افزون‏ترازنظر كمّى خواهد بود وبرچهره‏ى آنان غبار ذلّت و خوارى ننشيند، آنان اهل بهشتند وهميشه درآنجايند.

وَالَّذِينَ كَسَبُواْ السَّيِّئَاتِ جَزَاء سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ

و آنان كه به دنبال كسب بدى‏ها رفتند، به قدر همان بدى‏ها مجازات دارند و غبار ذلّت و خوارى آنان را فرا مى‏گيرد. یونس 27

        وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ منافقون 8

        در حالى كه عزّت و اقتدار مخصوص خدا و پيامبرش و مؤمنين است ولى منافقان نمى‏دانند.

مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً            فاطر 10

هر كس خواهان عزّت است، پس عزّت، همه از آن اوست و به هر كه بخواهد مى‏دهد.   

به کمک معنای اين کلمات ترجمه آيات را تکميل کنيد.

کَسَبوا: مرتکب شدند

سَيِّئات: بدی ها

تَرهَقُهُم: می پوشاند آن ها را

1- عزّت نفس یعنی چه؟

عزّت به معنی شکست ناپذيری است.

2-انسان عزیز چه کسی است؟

 انسان عزيز کسی است که در مقابل ديگران تسليم نمی شودو شکست نمی خورد. بنابراين، وقتی می گوييم فلان شخص دارای عزّت نفس است، منظورمان اين است که او نفسی شکست ناپذير دارد و تسليم نمی شود.

3- تفاوت انسان عزیز و ذلیل را بنویسید؟

انسان عزيز کسی است که در مقابل ديگران تسليم نمی شودو شکست نمی خورد. بنابراين، وقتی می گوييم فلان شخص دارای عزّت نفس است، منظورمان اين است که او نفسی شکست ناپذير دارد و تسليم نمی شود.

در مقابل عزّت ،« ذلّت » قرار دارد که به معنی شکست پذيری و تسليم شدن است. شخص ذليل کسی است که خود را تسليم ديگری می کند.

در اينجا سؤال هايی مطرح است که بايد به آن ها پاسخ دهيم تا بهتر به حقيقت « عزّت نفس »پی ببريم  و آن را با برخی خصلت ها که گاهی هم منفی هستند، اشتباه  نگيريم.

در مقابل چه چيزهايی بايد عزت نفس داشته باشيم؟

آيا جايی هست که ذلّت بهتر از عزّت باشد؟

به کمک آياتی که در ابتدای درس آمده و با مطالعه سخنان و سيره پيشوايان دين به سؤال های فوق پاسخ می دهيم.

خداوند به انسان کرامت و بزرگی بخشيده     اسراء / 70

و بر بسياری از مخلوقات برتری داده         اسراء/70

و خطاب به وی فرموده:

4- معنی اینکه خداوند می فرماید« ای فرزند آدم، اين موجودات و مخلوقات را برای تو آفريدم و تو را برای خودم »چیست؟

يعنی خداوند مخلوقات ديگر را آفريد تا بشر از آن ها بهره بگيرد و انسان را آفريد تا به جايگاه قرب الهی نايل شود و به ديدار او برسد و در بهشتی که خدابرايش آماده کرده، ميهمان ابدی او گردد وآنچه از زيبايی و خوبی و لذّت که می شناسد و تمنّا می کند يا نمی شناسد و خدا می داند، از دست با کرامت الهی بگيرد.

آيا می توان بهايی از اين باارزش تر و گرانقدرتر برای انسان يافت؟

راستی، چگونه می توان اين کرامت را حفظ کرد و به چنان جايگاهی رسيد؟

5-قرآن کريم، يکی از راه های اصلی رسيدن

 به کرامت را در چه می داند؟

 چنين هدفی را(کسب « عزّت نفس » می داند.)

اکنون اين سؤال مطرح است که

6- انسان بايد در برابر چه چيزی و چه کسی عزيز و شکست ناپذيرباشد؟

در پاسخ می گوييم که

 7- عزّت و شکست ناپذيری در دو موردکه ضروری است را بیان کنید؟:

١- در برابر خواسته های نامشروع درونی که سبب روی آوردن ما به گناه می شوند.

٢- در برابر دشمنان ظالم و ستمگر بيرونی که می خواهند درمقابل ظلم آنان تسليم باشيم و ذلت را بپذيريم.

8- منظور از اینکه «عزیز در برابر گناه» و«ذلت در برابرگناه» چیست؟

9-از نظر قرآن انسان چگونه عزیز و ذلیل می شود؟

قرآن کريم به ما می آموزد که هرکس در برابر تمايلات نامشروع بايستد و به نيکی ها روی آورد واز گناه دوری کند، گَرد ذلت بر چهره او نمی نشيند، يعنی عزيز می شود، عزيز دربرابر  گناه. و هرکس از اين قبيل تمايلات دنباله روی کند به گناه و زشتی روی آورد، خواری و ذلّت چهره او را می پوشاند،ذلّت در برابر گناه.

10- پاسخ انسان در چه صورتی در مقابل تمایلاتش «نه» خواهد بود؟

 

انسانی که نفس خود را عزيز و شکست ناپذير کرده، توانايی کنترل هوس ها و تمايلات نابجای خود را دارد و در مقابل تحريک و تشويق ديگران به گناه، ايستادگی می کند و به آن ها پاسخ « نه » بدهد.

11-برخی شرایط اجتماعی راعامل گناه و خطای خود معرفی می کنند چنین نظری تا چه اندازه می تواند درست باشد؟

برخی از افراد در توجيه خطا و گناه خود عوامل تحريک کننده بيرونی را مقصر جلوه می دهند وخطای خود را بر دوش آن عوامل می گذارند. امّا اين گونه افراد بايد توجّه کنند که عوامل بيرونی فقط زمينه ساز هستند، نه بيشتر. آن کس که تصميم می گيرد و مرتکب گناه می شود و کرامت خدادادی خود را لکّه دار می کند، خوِد انسان است. چه بسيار انسان هايی که همان زمينه ها را می بينند امّا با قدرت روحی و اراده قوی در مقابل گناه می ايستند و آن را شکست می دهند.

عزت نفس و بندگی خداوند

12- چگونه می توانيم ايستادگی و عزّت در برابر هوس و گناه را در خود تقويت کنيم؟

قرآن کريم راه آن را به ما نشان داده است؛ با روی آوردن به خدا. ..... / .....

خداوند که خالق تمام جهانيان است، حقيقت شکست ناپذيری است که همه مخلوقات تسليم اويند. سرچشمه تمام عزّت ها خداست و هرکس که دنبال عزّت است، بايد خود را به اين سرچشمه پيوند دهد.

13- از نظر قرآن عزت و کرامت از آن چه کسی است؟

به همين جهت است که قرآن کريم ابتدا عزّت را برای خدا دانسته، سپس برای رسول خدا که بنده خالص اوست و پس از آن برای مؤمنين که با پيروی از رسول خدا ، بندگی خدا را پذيرفته اندو تسليم او شده اند.

15- اميرالمؤمنين علی در وصف انسان هايی که عزّت خود را در بندگی خدا يافته و بر گناه وهوس پيروز شده اند، چه می فرمايد:؟

عَظُمَ الخاِلقُ فی اَ نفُسِهِم

خدا در نفس آنان بزرگ است

فَصَغُرَ ما دونَه و فی اَعيُنِهِم

 پس غير خدا در چشم آنان کوچک

 

16-علی (ع) برای تسليم نشدن در برابر ظالمان و حفظ عزت نفس خود در مقابل آنان چه می فرمايد:؟

لا تَکُن عَبدَ غَيرٍ كَ   

       

  بنده ديگری (مثل خودت ) نباش

وَ قَدجَعَلَكَ اللّهُ حُرَّاً   

     

 چرا که خدا تو را آزاده آفريده است.

 

17-پشوایان ما چگونه عزت نفس خود را حفظ کردند؟

پيشوايان ما چون بنده حقيقی خدا بودند، در سخت ترين شرايط زندگی، عزّت مندانه زيستند وهرگز تن به خواری ندادند.پيامبراکرم،هنگامی که در محاصره طاقت فرسای مشرکان مکه بود و جز ابوطالب و ياران اندک، پشتوانه ظاهری ديگری نداشت، به بزرگان مکه که وعده ثروت و قدرت به اومی دادند، فرمود:اگر خورشيد را دردست راستم و ماه را در دست چپم بگذاريد، از راه حق دست برنمی دارم.

18- امام حسين ، آن گاه که يزيديان از او می خواستند تسليم شود تا جانش محفوظ بماند،چه فرمودند؟ می فرمود: « مرگ با عزّت از زندگی باذلّت برتراست »

 و می فرمود:

« به خدا سوگند من دست ذلّت به شما نمی دهم وهمچون بردگان فرارنمی کنم »

19- حضرت زينب ، پس از تحمّل انبوه مصائب و سختی ها، که هرکدام از آن ها روح يک انسان معمولی را می شکند، در پاسخ به جمله عبيدالله بن زياد، حاکم کوفه، که می خواست سيد الشهداء و ايشان را تحقير کند،چه فرمود:؟

« دراين واقعه ای که برای ما پيش آمد،جززيبايی ازخدا نديدم »

20- رابطه بنده خدا شدن و گناه را توضیح دهید؟

کسی که بنده حقيقی خدا شد، عزيز می شود و تن به ذلّت و خواری در برابر گناه و گناهکاران نمی دهد و تسليم آنان نمی شود. او خود را همواره در پيشگاه خدا می بيند و می داند که اگرچه او خدا را نمی بيند امّا خدا او را می نگرد.

حضرت يوسف در خلوت ترين مکانی که زليخا ترتيب داده بود، در برابر هوس سرکش اوايستاد، در حالی که برده و غلام زليخا محسوب می شد و می توانست بگويد من بايد از او اطاعت کنم.اما هنگامی که زليخا خواستِ نامشروع خود را با اصرار و تهديد مطرح کرد، يوسف، با اين که در اوج جوانی و زيبايی بود، خدا را به ياد آورد و گفت: خدايا به تو پناه می برم! و از دست زليخا به سوی درهای بسته فرار کرد.

آری، گرچه حضرت يوسف به زندان افتاد، امّا عزّت حقيقی را به دست آورد و بعدها به عزّت ظاهری هم رسيد و عزيز سرزمين مصر شد.

برای مطالعه

جوانی خدمت امام حسين رسيد و گفت: من فردی گناهکارم و نمی توانم خود را از انجام گناهان بازدارم؛ مرا نصيحتی فرما. امام حسين به او فرمود: پنج کار انجام بده آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

١ روزی خدا را مخور و آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

٢ از حکومت خدا بيرون رو و آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

٣ جايی را انتخاب کن تا خدا تو را نبيند و آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

٤ وقتی عزرائيل برای گرفتن جانت آمد، او را از خود بران و آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

٥ زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد، در آتش وارد نشو و آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

خودِ عالی و خودِ دانی ٢

ممکن است بپرسيد

21- ريشه عزّت و ذلّت در وجود انسان چيست؟

اين يک سؤال مناسب و راه گشاست. زيرا شناخت ريشه ها سبب می شود که انسان بهتر بتواند به سوی عزّت حرکت کند و از ذلّت دوری نمايد.

لذا در ريشه يابی اين موضوع می گوييم:

22- انسان دارای دو دسته از تمايلات استآنها را نام برده و توضیح دهید؟

١ تمايلات عالی که مربوط به بُعد روحی و معنوی اوست؛ مانند تمايل به دانايی، احسان،شجاعت، ايثار، حُسن خلق، عدالت، عفاف، حيا و گذشت.

٢ تمايلات دانی که مربوط به بُعد حيوانی و دنيايی اوست؛ مانند تمايل به ثروت، شهوت،

غذاهای لذيذ و متنوع، زيور و زينت و رفاه.

23- تمايلات عالی مربوط به چیست توضیح دهید؟

تمايلات عالی مربوط به خودِ عالی انسان که همان بعد روحی و معنوی اوست، می باشد و تمايلات دانی مربوط است به خوِد دانی که همان بُعد حيوانی و دنيايی می باشد. انسان بايد ب هگون های زندگی خود را تنظيم کند که توجه به تمايلات

دانی مانع رشد و شکوفايی تمايلات عالی نگردد.

24- چرا تمایلات دانی تمایلات بدی نیستند؟

در حقيقت تمايلات دانی، تمايلات بدی نيستند، بلکه برای زندگی در دنيا لازم هستتند، اما نبايد از حدّ تجاوز کنند و مانع رشد تمايلات عالی شوند. حدّ و مرز اين نياز را خدا می داند و خداوند چگونگی بهره مندی ازشهوت، ثروت و ساير امور دنيايی را مشخص کرده تا انسان بتواند تمايلات عالی را در خود رشد دهد و به کمال رساند.

25- نقش عقل ووجدان و هوی وهوس در صعود و سقوط انسان چیست؟

عقل و وجدان،انسان رابه تمايلات عالی فرامی خواند،چون به دنبال خوشبختی هميشگی اوست.امّا هوی و هوس (نفس امّاره) از انسان می خواهد که فقط به غرايزوتمايلات دانی مشغول باشد و توجهی به تمايلات عالی نداشته باشد.

26- انسان صاحب کرامت در برخورد با نفس لوامه و اماره چگونه عمل می کند؟

انسان عزيز همواره به ندای عقل و وجدان و نفس لوّامه گوش فرامی دهد و تسليم نفس امّاره نمی شود. امّا انسان ذليل، در درون شکست می خورد و تسليم نفس امّاره می شود. بنابراين، انسان گناهکار پيش از آن که در مقابل عوامل بيرونی تسليم شود، ابتدا در خود می شکند و حقارت را پذيرامی شود. کسی که در مقابل ديگران تن به ذلّت می دهد، ابتدا در مقابل تمايلاتِ پستِ درون خود شکست خورده و ذليل شده است. او عزّت خود را از دست داده و به دنائت و پستی دچار شده است.

27- تکریم انسانها چه پیامدهایی دارد؟

تحقيقات نيز نشان می دهد اکثر گناهکاران و مجرمان افرادی هستند که عزّت نفس خود را ازدست داده و تحقير شده اند. بنابراين يکی از راه های مبارزه با کژی ها و زشتی ها در جامعه افزايش عزّت نفس انسان ها و حفظ کرامت آن هاست.

28- با توجه به آيات و احاديث درس و نکاتی که در پيرامون آن ها مطرح شد، نمودار زير را تکميل کنيد.

تسليم و بندگی خداوند عزت نفس

احساس حضور در پيشگاه خداوند عزت نفس،دوری از گناه،توجه به خود عالی ونفس لوامه

غفلت از خداوند ذلت نفس،افتادن در دام گناه،گرفتار شدن به خود دانی و نفس اماره ی به سوء

عزّت نفس حفظ پيمان با خدا و باقی ماندن بر عزم و تصمیم

ذلّت نفس شکستن پیمان با خدا  و سستی در عزم و تصميم

فقيری که دارای عزّت نفس باشد  گدایی نمی کند. گدا، ابتدا خود را کوچک می کند و سپس گدايی می کند. جوانی که عزت نفس دارد، در برابر شهوت  نمی شکند.

انسان عزيز در برابر ظالم و ستمگر شکست ناپذير و در برابر مردم متواضع و فروتن است.

 

29-  ميان عزّت نفس و گناه چه رابطه اى وجود دارد؟ چرا؟

میان عزت نفس و گناه رابطه یمعکوس برقرار است، یعنی هر قدر عزت نفس بالاتر میرود، گناه کمتر می شود، زیرا تا انسان حقیر نشود و خود را کوچک نکند، دست به گناه می زند، همان طور که هر قدر انسان خود را عزیزببیند،تن به ذلت گناه نمی سپارد.

30-  آيا مى توان مسئوليت انجام گناه را از دوش خود برداشت و به عوامل بيرونى منتقل کرد؟ خیر ، زیرا ممکن است شرایط بیرونی، زمینه ساز گناه باشند، اما عامل و تصمیم گیرنده خود انسان است ، زیرا در همان شرایطی که یک نفر تن به گناه می دهد، فرد دیگری خود را حفظ می کند و پاکی و تقوا پیشه می کند، بنابراین دوری از گناه پیش از آن که به شرایط بستگی داشته باشد، به مقدار عزت نفس درونی ما و اراده و همت ما بستگی دارد. البته نباید از این گفته غافل بود که محیط های آلوده سبب گرایش به گناه هستند. لذا عزت مند سعی می کند خود را از چنین محیط هایی دور بدارد.

 

31- با توجه به اين که آيه ۱۰ سوره فاطر خداوند را صاحب عزّت معرفى مى کند،راه بهره مندى از عزّت الهى چيست؟اطاعت از خداوند، راه بهره مندی از عزت الهی آن است که از فرمانهای الهی پیروی کنیم و قدم در مسیری بگذاریم که خداوند می پسندد.

32- آيا انسانی که دارای عزّت نفس است به پيمان شکنى دست مى زند؟خیر، انسان صاحب عزت نفس پیمان شکنی نمی کند، زیرا کسی پیمان خود با دیگران و به خصوص پیمان با خدا را می شکند که ابتدا در خود شکسته باشد ، یعنی، خود عالی او تسلیم خود دانی شده باشد. اما کسی که صاحب کرامت است، خود عالی خود را برتر می شمارد و آن را عزیز می دارد.

 


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: دینی سال سوم، ،
نویسنده : محمد رضا تیموری
تاریخ : جمعه 7 آذر 1393
زمان : 13:52


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.